اختصاصی فوسبال؛ داستان سانه در مونیخ، اول تحقیر و بعد تقدیر!
در این مقاله میخواهیم به داستان لروی سانه در بایرن بپردازیم.
نقل و انتقالات ۲۰۲۰
سال ۲۰۱۹ از بدترین سالهای فوتبالی باواریایی ها بود و فینالهای تمام انگلیسی رقابت های اروپایی آن ها را عصبی کرد. بنابراین آن ها تصمیم گرفتند دست به کاری بزنند که از آنها عجیب به نظر می آمد؛ تقویت فوق العاده تیم در سال ۲۰۲۰.
آن ها رکورد نقل و انتقالاتی خود را با خرید لوکاس هرناندز شکستند و او را با ۸۰ میلیون یورو به مونیخ آوردند اما آن ها تصمیم گرفتند تا در همان پنجره یک بار دیگر این کار را با خرید لروی سانه تکرار کنند. آنها حاضر بودند ۱۲۰میلیون یورو برای او هزینه کنند که سانه در بازی بین لیورپول و منچستر سیتی مصدوم شد و همه چیز بهم ریخت. بایرن در روزهای پایانی تصمیم گرفت پریشیچ و کوتینیو را به صورت قرضی جذب کند.
[3971]
باواریایی ها در پایان فصل موفق به ثبت شش گانه تاریخی شدند، اما به خاطر فشار ناشی از کرونا بایرن قادر به حفظ این دو نبود و دوباره سراغ به انتقال سانه رفت و این بار موفق شد او را با ۴۹میلیون یورو به بایرن بیاورد.
[3972]
شروع سانه و فصلی سینوس وار
سانه برای فلیک در پست وینگر راست چند بازی به میدان رفت و زدن گلهای روبن وار باعث شد همه از این انتقال راضی باشند تا اینکه او بازهم به مدت ۱ماه مصدوم شود و بعد بازگشت افت شدید پیدا کرد. چند بازی گذشت و سانه درخشیدن رو دوباره شروع کرد، که نقطه اوج آن بازی در مقابل دورتموند بود که با برتری ۴بر۲ به نفع بایرنی ها به پایان رسید.
فیفادی لعنتی!
بعد از آن بازی دیدارهای فیفادی بایرن مونیخ که از مدعی ترین تیم ها برای قهرمانی اروپا بود با مصدومیت مهره های اصلی خود برابر پاریس شکست خرد؛ لوا مصدوم شد بازیکنان خسته شدند و خیلی ها بعد از فیفادی به خاطر اثرات ناشی از آن افت کردند اما سانه بعد از آن فیفادی جوری نابود شد که هیچ شباهتی به سانه قبل از فیفادی نداشت.
هو شدن توسط طرفداران بایرن مونیخ
در پایان فصل خیلی ها او را تنبل خطاب کردند. شرایط ادامه داشت تا فصل جدید و بازی در مقابل کلن بازی که سانه به آن نیاز داشت؛ بازی که برگشتن هواداران باعث شد او هو شود.
[3973]
شاید اگر در باشگاهی دیگر این اتفاق می افتاد تعجبی نداشت اما این که هواداران بایرن او را هو کنند یعنی فاجعه. چرا چنین شد؟ آنها بازیکنانی مانند اولرایش و رافینیا را هم هو نکرده بودند. چیزی که آن ها را عصبی کرده بود این بود که سانه اصلا برای تیم نمی جنگید و تلاش نمیکرد انگار که در دنیای دیگری سیر می کرد
ناگلزمن وارد می شود
اما اینجا یولیان ناگلزمن خوش فکر وارد ماجرا شد. کاری را کرد که یک سال فلیک به دلیل لجبازی با مدیریت یا اشتباه خودش نکرده بود؛ او سانه را به سمت چپ زمین برد و از او خواست سانه خودش باشد نه روبن!
روبن با گلهایش تمام شده است؛ سانه باید داستان خودش را بنویسد.
بازی آسان مقابل برمر و گلزنی و تلاش سانه برای جواب به اعتماد ناگلزمن ورق را ۱۸۰ درجه برگرداند. او در بازی بعد هم پاس گل داد تا نشان دهد بازی خوبش اتفاقی و به خاطر ضعف رقیب نبوده.
او اینبار در فیفادی چنان درخشید که ۲بار مرد میدان شد و در بازی مقابل ارمنستان هم فوقالعاده بود. حالا سانه در ۶ بازی اخیر که حتی کامل بازی نکرده ۴گل زده و ۶ پاس گل داده و هواداران بایرن حالا با بنرهایی از او تقدیر میکنند!
بله گاهی این یک فرهنگ مونیخی است؛ اول تحقیر و بعد تقدیر!